سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ای کاش ...

اری .. صدایم نمی رسد ... فرشته ها باید دعام کنند انگار ... آغوش زمین یخ بسته ... ابرها رو صورت ماه را پوشانده اند ... قطره قطره عاشقی چشمهام به باران نشسته اند ... شبهای انتظارم کی سحر خواهد شد ... دل من را دریاب ...

دلم ....اینروزها سراغش نمی روم...حوصله اش را ندارم...نه ...نه...او حوصله ام را ندارد ...خسته است...معلوم است خستگی بر او چیره شده ...ذوق ندارد....نپرس ....نه ک ندانم....گفتنش درد دوباره است ....میشنود ...نفسش باز بند می آید ....دنیا تار شده ...تیره شده ....بهانه ندارد ....بهانه دارش نمی کنی ...؟

[ پنج شنبه 92/5/31 ] [ 7:56 صبح ] [ هستی ... ]

[ نظر ]