سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ای کاش ...

اری .. صدایم نمی رسد ... فرشته ها باید دعام کنند انگار ... آغوش زمین یخ بسته ... ابرها رو صورت ماه را پوشانده اند ... قطره قطره عاشقی چشمهام به باران نشسته اند ... شبهای انتظارم کی سحر خواهد شد ... دل من را دریاب ...

 

دلم گرفته ...

تو نیستی ... دو روز نشده ... اما من گیجم ....

 تو نیستی ... دو روز نشده ... اما من شبیه باخته ها می ماندم....از حیرانی ...

همه اش کلافه ام ....

 کلافه نه ... شاید دارم ذره ذره جان می دهم که چرا سراغم را نمیگیری ....

 میخواهی نشانم دهی بی من میشود سر کرد ...

آری ؟

و این وسط منم که میان درد می میرم...


[ شنبه 92/9/30 ] [ 1:9 عصر ] [ هستی ... ]

[ نظر ]