از جدایی مان به هر که می گویم
حـــــق را به من می دهند ولی...
نمــــــــــی دانند حــــق برای من
تـــــــــــــــ♥ــــــــــــــو نمی شود...
[ دوشنبه 92/10/30 ] [ 8:25 صبح ] [ هستی ... ]
[ نظر ]
ای کاش ...اری .. صدایم نمی رسد ... فرشته ها باید دعام کنند انگار ... آغوش زمین یخ بسته ... ابرها رو صورت ماه را پوشانده اند ... قطره قطره عاشقی چشمهام به باران نشسته اند ... شبهای انتظارم کی سحر خواهد شد ... دل من را دریاب ... |
از جدایی مان به هر که می گویم
حـــــق را به من می دهند ولی...
نمــــــــــی دانند حــــق برای من
تـــــــــــــــ♥ــــــــــــــو نمی شود...
[ دوشنبه 92/10/30 ] [ 8:25 صبح ] [ هستی ... ] [ نظر ] ......... مانده ام .... میان خودت و خودتم..... مانده ام.... تو نشانی بده..... دلم برا فرهاد شدنت تنگ است.... نگو یادت رفته ..... نگو از یاد ت رفته ام .....نشانی بده ! [ دوشنبه 92/10/23 ] [ 9:14 صبح ] [ هستی ... ] [ نظر ] دلم خیلی برات تنگ شده ..... برای فنجانی چای در کنارت ..... برا لبخندهایت که مهربانی می بارد ازش و برای چشمانت .... دلم خیلی برایت تنگ شده ...
[ شنبه 92/10/21 ] [ 8:44 صبح ] [ هستی ... ] [ نظر ] و باز در راهم ... در را ه تو... دارم می ایم...دل تو دل آمدنم نیست.... بیقراری هام را برای درمان می آیم ضامن.... اینبار کسی هم هست.... قرار بیقراری هام اگر تو اجازه دهی .... برای پابوسی ات دل تو دل آمدنم نیست مولای مهربان عاشقانه های دلم...یا رضا ... [ شنبه 92/10/7 ] [ 12:55 عصر ] [ هستی ... ] [ نظر ] بعد از مـرگـم . . . [ یکشنبه 92/10/1 ] [ 8:46 صبح ] [ هستی ... ] [ نظر ] |
|
[ طراح قالب: بهنام | Theme By behnam.com | rss ] |