نوشدن را خط بزن در من که پاییزم هنوز
با من از شادی نگو از غصه لبریزم هنوز
در بهاری این چنین طعم زمستان میدهم
برف حرفم را تماشا کن که میریزم هنوز ....
[ سه شنبه 91/12/22 ] [ 8:32 صبح ] [ هستی ... ]
[ نظر ]
ای کاش ...اری .. صدایم نمی رسد ... فرشته ها باید دعام کنند انگار ... آغوش زمین یخ بسته ... ابرها رو صورت ماه را پوشانده اند ... قطره قطره عاشقی چشمهام به باران نشسته اند ... شبهای انتظارم کی سحر خواهد شد ... دل من را دریاب ... |
نوشدن را خط بزن در من که پاییزم هنوز با من از شادی نگو از غصه لبریزم هنوز در بهاری این چنین طعم زمستان میدهم برف حرفم را تماشا کن که میریزم هنوز .... [ سه شنبه 91/12/22 ] [ 8:32 صبح ] [ هستی ... ] [ نظر ] |
|
[ طراح قالب: بهنام | Theme By behnam.com | rss ] |