دیروز را با توبوده ام...پریروز را هم ...پس پریروز را ...و تمام روز های قبل آن را ....و امروز که با تو می شوم باز ....دل تو دلم نیست برای بودنت ...چهکرده ای با من ....با دلم...نفسم دل دل می کند برای دیدنت .... برای بوییدنت ...دلتنگی هام همه اش برا این است که سر روشانه های مهربانی ات بگذارم...زودتر ...زودتر بیا ...باش ...هوا بی تو رو نفسم هام سنگینی می کند ....دوستت دارم..
[ پنج شنبه 92/7/11 ] [ 8:18 صبح ] [ هستی ... ]
[ نظر ]