سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ای کاش ...

اری .. صدایم نمی رسد ... فرشته ها باید دعام کنند انگار ... آغوش زمین یخ بسته ... ابرها رو صورت ماه را پوشانده اند ... قطره قطره عاشقی چشمهام به باران نشسته اند ... شبهای انتظارم کی سحر خواهد شد ... دل من را دریاب ...

باز هم ....

تا کجا ی جاده میروی به سوزاندن دلم ... بس نیست ؟

این همه هیاهو راه انداخته ای که باشی ....

باشد باش ... حرفی نیست ....

هیچ حرفی ....

دل من را درد از همان روزنخست با خودش برد و مرا ویران کرد ...


[ شنبه 91/7/29 ] [ 1:46 عصر ] [ هستی ... ]

[ نظر ]

باز هم ....

تا کجا ی جاده میروی به سوزاندن دلم ... بس نیست ؟

این همه هیاهو راه انداخته ای که باشی ....

باشد باش ... حرفی نیست ....

هیچ حرفی ....

دل من را درد از همان روزنخست با خودش برد و مرا ویران کرد ...


[ شنبه 91/7/29 ] [ 1:46 عصر ] [ هستی ... ]

[ نظر ]

ای که مرا خوانده ای ....

راه نشانم بده ....

شکرانه ات را چگونه بجا ی آرم ؟

باز خوانده ایم .... دعوتم کرده ای .... دارم بال در می آورم تا آمدنت ..تا بودنم ...

دلم را بال و پر داده ای باز ...

دارم می آیم ... برا ضمانتت ...

مهربانی ات را دلتنگی امان برده بود از لحظه هام....

دارم می آیم برای سجده در برابر بودن تمام مهربانی هات مولا ....

دارم می آیم ...

با دلم ....

پر پر شده ... ولی برا تو همیشه مشتاق است




[ شنبه 91/7/15 ] [ 10:38 صبح ] [ هستی ... ]

[ نظر ]

دلم عجیب برایت تنگ است .....

دلهره ها به آشوب می کشانندم ...

کاش بودی ...


[ پنج شنبه 91/7/13 ] [ 7:56 صبح ] [ هستی ... ]

[ نظر ]

دلم ...

آه ...

نپرس از بیدلی این روزهام ....

 


[ سه شنبه 91/7/11 ] [ 2:12 عصر ] [ هستی ... ]

[ نظر ]

   1   2      >